قسمت دوم
مختصری از زندگینامه حجت الاسلام والمسلمین غلامرضا حسنی
بازگشت
دستگیر شدن توسط دمکرات پیش از انقلاب
غلامرضا حسنی، پس از عزیمت به حوزه علمیه قم، به کسوت روحانیت درآمد. گفته میشود او از همان دوران نوجوانی روحیهای متهورانه داشت. داشتن چنین روحیهای از لوازم آن مقطع زمانی بود. در آن زمان ناامنیهای بسیاری در منطقه آذربایجان وجود داشت و اشرار مسلح، باجگیرانی که از سوی نیروهای دولتی حمایت میشدند و نیز فعالیتهای تودهای و... فضای نامتعادلی را ایجاد کرده بود. حسنی بیش از 15 سال نداشت که اولین تجربه سیاسیاش را پست سر گذاشت. در آن زمان حزب دمکرات و حزب توده برای ایجاد پایگاه مردمی در آذربایجان رقابتی فشرده و گاه خونین با یکدیگر داشتند. در یکی از همان ایام، دمکراتها به روستای بزرگ آباد میآیند و از مردم میخواهند که به آنها رأی دهند. آنگاه روستاییان را در قهوهخانه جمع میکنند و از آنها میخواهند تا فردی باسواد را از میان خود معرفی کنند تا آرایشان را بنویسد. حسنی 15 ساله برای این کار مأمور میشود تا به اجبار، اسامی 6 نفر از کاندیداهای مورد نظر آنان را به نمایندگی از مردم بنویسد. ولی او به جای این کار، کلمه جلاله «الله» و پنج تن آل عبا (علیهمالسلام) را بر برگههای رأی مینویسد و به درون صندوق میاندازد و او این کار را تا چهل مرتبه تکرار میکند ولی سرانجام دستش رو میشود. یکی از دمکراتها در همانجا تصمیم میگیرد حسنی را بکشد. لذا اسلحهاش را روی شقیقه او میگذارد لکن پیش از آنکه بتواند کاری انجام دهد متوجه میشود که حسنی نیز اسلحه خود را به سوی او نشانه رفته است. با پادرمیانی حاضرین قضیه تمام میشود اما فردای آن روز، رئیس یکی از گروههای مسلح منطقه به نام «زروبه» که طرفدار دمکرات بود، به افرادش دستور میدهد تا آقای حسنی را دستگیر و به نزد وی ببرند.
حسنی آن روز استثنائا اسلحهاش را به همراه نداشت، لذا 11 مرد مسلح دستانش را میبندند و به نزد رئیس خویش میبرند. «زوربه» تصمیم میگیرد، بینی و گوشهای آقای حسنی را ببرد ولی او را از این کار منصرف میکنند و قرار میشود، دادگاه صحرایی درباره وی تصمیم بگیرد.
4 شیعه، 4 سنی، 2 علیاللهی و یک مسیحی، اعضای این دادگاه را تشکیل میدادند. 5 نفر اول رأی خود را بر روی کاغذی مینویسند، پیشنهاد جریمه نقدی را مطرح میکنند. 5 نفر دوم نیز کلمه اعدام را برکاغذ مینویسند. نفر آخر که مسیحی بود و برای دمکراتها اسلحه قاچاق میکرد نیز روی کاغذ، کلمه اعدام را قید میکند. آقای حسنی بعدها تعریف میکرد که در تمام آن لحظات به حضرت فاطمه زهرا (س) متوسل شده بود. پس از گشودن برگه رأی مسیحی میبینند که بر آن کلمه جریمه نوشته شده است. مرد مسیحی اعتراض میکند ولی مخالفان اعدام و حاضران در جلسه، اعتراض او پس از معلوم شدن رأی را قبول نمیکنند و سرانجام آقای حسنی 500 تومان جریمه میشود.
برگرفته شده از کتاب اسوههای ماندگار - جلد اول
عبدالحق حسنی
ایرج - وحیدافشار
جمعه ، 4 آذر 1401 - 6:29 بعد از ظهر